سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمیل کسان خود را بگو تا پسین روز پى ورزیدن بزرگیها شوند و شب پى برآوردن نیاز خفته‏ها . چه ، بدان کس که گوش او بانگها را فرا گیرد ، هیچ کس دلى را شاد نکند جز که خدا از آن شادمانى براى وى لطفى آفریند ، و چون بدو مصیبتى رسد آن لطف همانند آبى که سرازیر شود روى به وى نهد ، تا آن مصیبت را از او دور گرداند چنانکه شتر غریبه را از چراگاه دور سازند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :10
بازدید دیروز :9
کل بازدید :194293
تعداد کل یاداشته ها : 51
103/2/13
12:55 ع

تنِ زنده والا به ورزندگی ست
به ورزش گرای و سرافراز باش
ز ورزش میاسای و کوشنده باش
درخشیدن این بلند آفتاب

 

که ورزندگی مایه­ی زندگی است
که پایان تن پروری بندگی ست
که بنیاد گیتی به کوشندگی ست
ز بسیار کوشی و گردندگی ست

«بهار»


فرهاد شاکری کارشناس ارشد تربیت بدنی  
با کمی دقت و ژرف­اندیشی در پدیده‌های زندگی در می­یابیم که یک رابطه­ی علت و معلولی بین حرکت و زندگی وجود دارد که در این رابطه حرکت علت و زندگی معلول است؛ یعنی اگر حرکت و جنبش را از هستی بگیریم آن چیزی که در نتیجه­ی سکون و بی‌حرکتی می­ماند، نیستی و تباهی است. شواهد علمی بسیاری در علوم مختلف (شیمی، فیزیک، زیست­شناسی، جغرافیا و...) شاهد این مدعاست چرا که هر جا زندگی هست حرکت نیز وجود دارد و حرکت مطلوب و به قاعده، جلوه­های زندگی را درخشان­تر می­نماید.

   در واقع آفریدگار توانا جهان را آفرید و جوهر حرکت را ضامن بقاء و ادامه­ی هستی موجودات جهان قرار داد. تمام موجودات جهان از کل یا جزء به شکل توده یا منفرد و یا ذرات، در حال حرکت بوده و سکون موجب زوال آن­ها خواهد بود. جوهر حرکت، ذرات وجود و اجزاء موجودات را به هم فشرده و آن­ها را یک پارچه نگه می­دارد و از هم پاشیدن آن­ها جلوگیری می­نماید. در موجودات بی‌حرکت، نفوذ و تأثیر اجرام و عناصر محیط، ارتباط ذرات و اجزاء داخل آن­ها را از هم قطع و متلاشی می­نماید.

   حرکت در بعضی از موجودات ذاتی است. در این­ها انگیزه و عامل حرکت در داخل آن­ها است. مانند انسان، حیوان، و گیاهان و در بعضی دیگر سببی که عوامل و انگیزه­های محیط خارج آن­ها را به حرکت وا می­دارد مانند موجودات بی‌جان و سیاره­ها. موجودات جهان به سه طبقه­ی بی­جان، گیاه و حیوان (جانداران) تقسیم می­شوند.

   (توضیح این که همه موجودات عالم حتی آن­هایی که بی‌جان و جامد بوده و ساکن و بی‌حرکت به نظر می‌رسند مثل سنگ، میز،‌صندلی و... در واقع در سطح ذرات تشکیل دهنده خود مثل ذرات بنیادی، اتم‌ها و مولکول‌ها بر اثر انرژی جنبشی موجود در آن‌ها دارای ارتعاش و در نتیجه حرکت هستند که در ظاهر قابل مشاهده نیست. این حالت یادآور مضمون این شعر زیبای حافظ است:

در اندرون من خسته دل ندانم کیست

که من خوشم و او در فغان و در غوغاست)

  حرکت موجودات بی­جان به طور توده و جمع یعنی به هم چسبیده و یک پارچه است و حرکت گیاهان در عمق و ارتفاع و محیط محدود و حرکت حیوانات در تمام جهات است. همین زمینی که ما در آن زندگی می­کنیم جزو موجودات بی‌جان است و ساکن و بی­حرکت به نظر می­رسد؛ در حالی که این زمین با سرعت 30 کیلومتر در ثانیه به دور خورشید و با سرعت 469 متر در ثانیه به دور خود می­چرخد. به موجب این قانون علت و معلولی حرکت به وجود آورنده و ضامن هستی است. تا حرکت برقرار است هستی وجود دارد.

   پایان حرکت نیستی و نابودی است. حرکت شرط اصلی زنده ماندن است. هر انسان یا حیوان قدرت حرکت محیطی(جا به جا شدن) یا حرکت مرکزی (حرکت قلب) را از دست بدهد تحت تأثیر عوامل خارجی، فرسوده، متلاشی و نابود خواهد شد. اگر هم در محفظه­ی در بسته و محکمی خود را از نفوذ عوامل خارجی محفوظ و مصون نگه دارد با تجزیه­ی آنزیمی بافت­های بدن خود پوسیده و از بین خواهد رفت(اتولیز یا تجزیه خود به خودی). به اصطلاح پزشکی بدن انسان و حیوان بی­حرکت در حکم عضوی مرده است که در اثر کمبود اکسیژن با آنزیم‌های خود خورده شده، متلاشی می‌گردد که آن را خودکشی سلولی می­نامند. از نظر پزشکی، بی­حرکتی یک نوع خودکشی تدریجی به حساب می­آید.

   بر این اساس بدن انسان به گونه­ای طراحی شده است که برای سالم ماندن و داشتن کارایی مطلوب نیاز به حرکت دارد. در واقع، برخلاف سایر ماشین­های ساخته­ی دست بشر که با حرکت بیشتر آهنگ فرسودگی در آنان شتاب بیشتری می­گیرد شاید بی­حرکتی و کم حرکتی یکی از مهم­ترین علل فرسودگی جسم و جان انسان­ها باشد. چرا که داشتن حرکت بدنی متناسب با توانایی فرد، همراه با تغذیه سالم، استراحت و خواب مناسب و دوری از فشارهای روحی (استرس)، منجر به ایجاد تغییرات مطلوب در جسم و جان فرد خواهد شد که سلامتی(‌سلامتی  شامل کیفیت مناسب و بالا در وضعیت جسمی، روانی و روابط اجتماعی فرد است نه فقط بیمار نبودن) او را در همه‌ی ابعاد وجودی‌اش تضمین می‌کند. شواهد پژوهشی بسیاری در متون علمی مرتبط با تربیت بدنی، ورزش و آمادگی جسمانی در اثبات این ادعا وجود دارد. هم چنین شعر زیبای فردوسی بزرگ، گواه دیگری بر این مدعاست، آن جا که می­فرماید:

ز نیرو بود مرد را راستی

ز سستی کژی زاید و کاستی

حرکت / شماره 13 زمستان 1386                                                                          صفحه 3

   در گذشته­ای نه چندان دور نیازهای حرکتی انسان با توجه به شیوه­ی زندگی‌اش که در ارتباط با طبیعت و وابستگی او به نیروی بدنی­اش برای برآوردن نیازهای روزمره­ی زندگی و ادامه­ی حیات مانند: تهیه غذا(کار کشاورزی یا شکار)، تهیه سوخت برای پختن غذا و گرم شدن (شکستن هیزم)، رفتن از جایی به جای دیگر (که اغلب با پای پیاده انجام می­شد.) و... بود، برآورده می­شد. اما امروزه، هم گام  با پیشترفت­های علم و فن­آوری، انسان توانسته به مدد بهره­گیری از وسایل و امکانات پیشرفته مکانیکی که استفاده از آن­ها به صرف نیرو و حرکت بدنی احتیاجی نداشته و یا احتیاج کمی دارد، نیازهایش را بر آورده نماید. این امر منجر به ایجاد فقر حرکتی و کاهش مصرف انرژی در انسان گردید که پیامد آن بروز انواع و اقسام مشکلات و عوارض جسمی و روحی از جمله چاقی است که خود زمینه‌ساز بسیاری از بیماری­ها است. اما، بشر همواره به یاری نیروی فکر و عقل چاره‌گرش، راه حلی برای رفع مشکلاتش می­یابد و آن استفاده از فعالیت­های ورزشی متنوع و جای‌گزینی آن­ها به جای کار به منظور پر کردن این خلاء و رفع نیازهای حرکتی است.

   بنابراین با توجه به نقش حیاتی و انکار ناپذیر حرکت (البته به میزان مطلوب و بهینه) در استحکام بنیان­های سلامتی بخش زندگی، انجام فعالیت بدنی و یکی از گونه­های با ارزش آن یعنی ورزش به ویژه با هدف دست­یابی به تندرستی و سلامتی باید یک از ضروریات بهداشتی زندگی هر انسانی صرف نظر از سن، جنس، شغل، جایگاه اجتماعی اقتصادی و سایر عوامل قرار گیرد تا از این راه، نیازهای حرکتی او تأمین شده، مانع از بروز فقر حرکتی و در نتیجه ایجاد اختلال و عدم تعادل در ارکان وجودی او گردد. در واقع بشر بدون فعالیت و حرکت موجودی است مرده، چنان که تحقیق دکتر گاتمن آلمانی ثابت کرده است، اگر انسانی شش ماه مستمر، بدون حرکت بر روی تخت بیمارستان بخوابد و حرکتی از خود بروز ندهد، عمر او نصف شده و مقدار کلسیم موجود در بدن و مراکز اصلی او به مقدار قابل ملاحظه­ای کاهش می­یابد. چرا که به قول ابن سینا پزشک نامدار ایرانی، بهترین چیزی که مزاج را معتدل تربیت می­کند همانا ورزش است. پایان بخشِ نوشتار حاضر گفتار حکیمانه­ای از پزشک نامی عصر باستان یعنی بقراط است آن جا که می­گوید:

   همه اندام­های بدن اگر به درستی و بر طبق توانایی خود به کار گرفته شوند، سالم مانده، دیرتر پیر می­شوند. حال اگر همین اعضا بیهوده مانده، مورد استفاده قرار نگیرند، مستعد به ایجاد بیماری شده، رشدشان مختل گشته و پیرتر می­شوند